خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند
اشک هایش امان نمی داد، در میان بغض و اشک ، عشق و ایمان موج می زد.آری همسرش را می گویم.همسر شهید صباح باوفا.همسرش از جوانمردی و رشادت هایش گفت. از ایمان به خدا ، مهر و محبت پدرانه، از عشق به وطن.
دو سال است که شهید شده است .دو دختر و دو پسربچه سه و چهار ساله دارد.آری امروزدوشنبه 19/11/94 اعضای دختر مرکز اشنویه به همراه مربی خودبه مناسبت دهه مبارک فجر به دیدار از دو خانواده شهید رفتند و با شخصیت شهیدان والامقام و با خانواده آنان از نزدیک آشنا شدند.
بعد از اهدای هدیه به فرزندان شهید از طرف اعضای کانون، به دیدار از خانواده دیگری رفتیم.
با مادر شهید، همسر و فرزندان ایشان ملاقات کردیم، داغ از دست دادن جگرگوشه ، نبودن سایه مهربان مادر بر فضای خانه حاکم بود اما با این وجود عشق و ایثار و فداکاری شهیده جمیله خضری سنگینی و اندوه پر کشیدنش را از دلمان خالی می کرد.
دو فرزند داشت.یک دختر 16 ساله و یک پسر 12 ساله
با شخصیتش آشنا گشتیم و با اهدافش میعادی دوباره.